پسر چوپان

داستان های کوتاه ، خاطرات ، دل نوشته ها ، دلتنگی ها

پسر چوپان

داستان های کوتاه ، خاطرات ، دل نوشته ها ، دلتنگی ها

پسر چوپان

پدرم چوپان بود 50 سال چوپانی.
مادرم دختر برزگر بود ، خانه داری، خیاطی ، گلدوزی، قالیبافی، دروگری ، خرمنکوبی و همه کارهای زنانه عشایر(مختابادی) با هنر 26 محصول از شیر و شیردوشی گله گوسفندان...
ودر کنار همه اینها چه زیبا مادری کرد برای من و برادرانم

و من شدم پزشک ، بعد ها انشاء الله خواهم گفت چرا؟
حال چند وقتی است دوست دارم بنویسم

  • ۰
  • ۰

گل محمدی

چهار سال پیش به خواست مرحومه همسرم هشت نهال گل محمدی از قمصر کاشان خریدم. دو سالی است گلاب می گیریم.گرچه عزیزمان در گل چینی کنارمان نیست اما عطر خاطراتش همه جا می پیچد

گل محمدی

https://www.linkedin.com/feed/update/urn:li:activity:6413832347602481152/

  • ۹۷/۰۹/۲۱
  • محمد علی سعیدی

لینکدین

نظرات (۱)

  • محمدامین پرکی
  • خداوند رحمتش کنه ان شا الله

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی